در این مقاله از تجربه واقعی راهاندازی دو نوع فروشگاه صحبت میکنم: «ایرانیان» بهعنوان فروشگاه حضوری از سال ۱۳۸۴، و «روزنامه دیواری» بهعنوان برند آنلاین. فروشگاه سنتی بهم یاد داد چطور اعتماد مشتری رو جلب کنم، ارتباط بسازم و اعتبار کسب کنم. در مقابل، فروشگاه اینترنتی امکان دیده شدن در سطح کشور، فروش ۲۴ ساعته و رشد سریعتر رو فراهم کرد. هر کدوم مزایا و محدودیتهایی دارن، ولی اگه مکمل هم باشن، میتونن پایهای قدرتمند برای رشد برند باشن. این مقاله برای کساییه که هنوز نمیدونن از کجا شروع کنن؛ حضوری یا آنلاین؟ و نکات مهمی مثل انتخاب برند، شناخت بازار هدف، مدیریت موجودی، بازاریابی دیجیتال و صبر رو با زبان ساده و تجربی توضیح میده.
در مسیر راهاندازی فروشگاه لوازمالتحریر، دانستن اینکه «از کجا شروع کنیم؟» کلید موفقیت است. این مقاله با نگاهی سئو محور، تجربه ۲۰ ساله فروشگاه حضوری «ایرانیان» و دو سال فعالیت برند اینترنتی «روزنامه دیواری» را در قالب راهنمایی جامع ارائه میدهد. از تحلیل بازار، انتخاب مکان، دریافت مجوز، طراحی فضای فروشگاه و تأمین کالا تا راهاندازی سایت فروشگاهی، تولید محتوای سئو شده، انتخاب روشهای ارسال و تبلیغات اینترنتی، همه گامها بهصورت کاربردی و دقیق توضیح داده شدهاند. ترکیب فروش حضوری و اینترنتی، فرصتی برای توسعه کسبوکار و جذب مشتریان جدید است.
فروشگاه «ایرانیان» از سال ۱۳۸۴ با هدف ارائه لوازمالتحریر باکیفیت آغاز به کار کرد و در طی سالها با تجربه حضوری، اعتماد و رضایت مشتریان را بهدست آورد. با تغییر سبک زندگی و رشد خرید اینترنتی، در سال ۱۴۰۲ فروشگاه آنلاین روزنامه دیواری متولد شد؛ برندی الهامگرفته از خلاقیتهای روزنامه دیواری مدرسه که تجربهای نو و حرفهای از خرید آنلاین لوازمالتحریر را رقم میزند. تنوع محصولات، پشتیبانی واقعی، بستهبندی زیبا و ارسال سریع، بخشی از تعهد این برند به مشتریان است. روزنامه دیواری تنها یک فروشگاه نیست؛ فضاییست برای الهام، خلاقیت و انتخاب هوشمندانه. امروز، این برند با اتکا به ۲۰ سال سابقه فروش حضوری، در مسیر ساخت یک مرجع مطمئن برای خرید اینترنتی لوازمالتحریر در ایران گام برمیدارد.4o
در بازار متنوع لوازمالتحریر، تشخیص محصول اصل از تقلبی به چالشی جدی تبدیل شده است. لوازمالتحریر فیک نهتنها کیفیت پایینتری دارند، بلکه گاهی برای سلامت کودکان و نوجوانان نیز مضرند. از بستهبندیهای ضعیف گرفته تا رنگ و جوهر غیراستاندارد، نشانههایی هستند که باید هنگام خرید به آنها توجه کرد. در این مقاله از وبلاگ «روزنامه دیواری» به مدیریت [نام شما]، با تجربه فروشگاه حضوری «ایرانیان»، به بررسی تفاوتهای لوازمالتحریر اصل و فیک میپردازیم، راهکارهای شناسایی آنها را معرفی میکنیم و توضیح میدهیم چرا خرید از فروشگاههای معتبر میتواند امنیت خرید شما را تضمین کند. این مقاله راهنمایی کاربردی برای خانوادهها، دانشآموزان، معلمان و علاقهمندان به نوشتافزار است.
در دنیای فروش دیجیتال، اعتماد مشتریان مهمترین سرمایه هر کسبوکار است، بهویژه در حوزه لوازمالتحریر که انتخابها احساسی و سلیقهایاند. در فروشگاه اینترنتی روزنامه دیواری و فروشگاه حضوری ایرانیان به مدیریت [ امیرحسین ذوالفقاری ]، اعتمادسازی را با ارائه اطلاعات دقیق، پشتیبانی انسانی، محتوای آموزشی و تجربه کاربری حرفهای آغاز کردیم. مشتری باید احساس کند پشت این فروشگاه، انسانهای واقعی با دغدغه کیفیت و احترام حضور دارند. همین رویکرد باعث شد مشتریان ما وفادار شوند و تجربه خریدشان را با دیگران به اشتراک بگذارند. اعتماد نهتنها فروش را بالا میبرد، بلکه سئو سایت را نیز بهبود میبخشد و جایگاه برند را در ذهن مخاطب تثبیت میکند.
از یه مغازه کوچیک تو خیابون ۱۷ شهریور تهران تا راهاندازی یه برند معتبر فروشگاهی؛ این داستان واقعی امیرحسین ذوالفقاریه که با سرمایهی کم، ولی با شناخت درست از مشتریها و تلاش بیوقفه، تونست از صفر یه کسبوکار موفق راه بندازه. توی این مقاله از روزای اول مغازه لوازمالتحریر، از جذب مشتری با قرعهکشی و تمرکز روی جنس باکیفیت تا ساخت اعتبار تو بازار و در نهایت راهاندازی سایت فروش اینترنتی "روزنامه دیواری" میخونی. این تجربه واقعی نشون میده که چطور میشه بدون بودجه زیاد، ولی با فکر و اعتبار، پیشرفت کرد. اگه دنبال الهام برای شروع یه مغازه سنتی یا فروشگاه اینترنتی هستی، یا میخوای بدونی چرا اسمهایی مثل ایرانیان و روزنامه دیواری تبدیل به برند شدن، این مقاله رو از دست نده. داستانی پر از نکات کاربردی، تجربه واقعی و انگیزه برای کسایی که میخوان مستقل باشن. بخون و مسیرتو بساز.
این قسمت از داستان کارآفرینی، روایتی است از مسیری که از یک مغازه کوچک در شهباز آغاز شد و به فروش اینترنتی در سراسر ایران رسید؛ مسیری که آسان نبود اما ارزش طی کردن داشت. نویسنده به دغدغههای اولیه مثل نداشتن سرمایه، بیاعتمادی مردم و انتخاب بین بازار سنتی و آنلاین اشاره میکند و پنج نکته کلیدی را به اشتراک میگذارد: از کوچک شروع کن ولی بزرگ فکر کن؛ اعتبار از پول مهمتر است؛ اینترنت فقط ویترین نیست، بلکه فرصتی واقعی برای رشد است؛ یادگیری لازم است اما اقدام مهمتر است؛ و در نهایت اینکه اصالت، کیفیت و رفتار درست، رمز ماندگاریاند نه صرفاً یک نام تجاری. این متن تلاش میکند با ارائه تجربهای واقعی، به افراد در آغاز راه انگیزه بدهد تا حتی با کمترین امکانات، گام اول را بردارند و وارد دنیای فروش آنلاین شوند.4o
وقتی فروشگاه اینترنتی "روزنامه دیواری" رو راهاندازی کردم، خیلیها از اسم متفاوتش تعجب کردن. اما برای من، این اسم یادآور خلاقیت، همکاری و خاطرات مدرسه بود؛ درست مثل روحیهای که یه فروشگاه آنلاین باید داشته باشه. در کنار اون، فروشگاه قدیمیام با نام "ایرانیان" همچنان با اعتبار و شناخت محلی به کارش ادامه میداد. اوایل نگران دوگانگی برند بودم، اما کمکم فهمیدم هر اسم جای خودش رو داره: "ایرانیان" برای اهالی محله و مشتریان قدیمی، "روزنامه دیواری" برای مخاطب آنلاین و گسترش دیجیتال. این دو اسم حالا نه تنها مزاحم هم نیستن، بلکه مکمل همدیگهان؛ یکی ریشه، یکی بال. این تجربه نشون داد که میشه با حفظ گذشته، آینده رو ساخت. تو مقاله بعدی، تجربهام از راهاندازی فروشگاه سنتی و آنلاین رو بهطور کامل مینویسم.
یه همکاری ساده با خانمی که قرار بود فقط جنس بگیره و در بازارچهها بفروشه، باعث شد مسیر زندگی من تغییر کنه. من تجربه، راه فروش، شناخت محصول و مشتری رو بهش یاد دادم. اما اون روزی تصمیم گرفت مستقل کار کنه؛ با دانستن همهچیز دربارهی مغازه و مشتریهام، تبدیل شد به رقیب من. این تجربه سخت اما آموزنده شد. تصمیم گرفتم کاری کنم که کسی نتونه ازم جلو بزنه؛ سایت «روزنامه دیواری» رو راه انداختم. دیگه فقط یه فروشگاهدار نبودم، یه برند بودم که تو گوگل هم دیده میشه. اون رقابت ناخواسته، جرقهی تولد فروشگاه اینترنتی من شد. حالا هم اعتماد دارم، هم اعتبار، و فروشگاهی که مرزها نمیشناسه.
بعد از مدتی تلاش، مغازه من کمکم بین مردم و شرکتها شناخته شد. مشتریهایی داشتم که فقط دنبال خرید نبودن، بلکه به کیفیت و اعتماد اهمیت میدادن. اونقدر اعتبار بین شرکتها پیدا کردم که بعضی از برندهای بزرگ خودشون سراغم میاومدن. جایی رسیدم که لازم نبود من دنبالشون باشم، اونا منو انتخاب میکردن. با اینکه خیلی وقتها نقدینگی نداشتم یا نمیتونستم چک بدم، ولی چون خوشقول بودم و اعتماد ساخته بودم، بهم جنس میدادن. اونجا فهمیدم تو کسبوکار، اعتبار از سرمایه هم مهمتره. این قسمت از داستانم، نقطهایه که مغازهی ساده محلی تبدیل به یه نام قابل اتکا برای سازمانها و برندهای جدی شد. اگر دنبال ساختن اعتماد و اعتبار بلندمدت در کسبوکارت هستی، این تجربه رو از دست نده.
از سال 84 با فروشگاه حضوری ایرانیان در زمینه لوازم التحریر در خدمت شما هستیم بر آن شدیم که به جهت استقبال مردم از خرید مجازی در شبکه های اجتماعی این فروشگاه را با نام روزنامه دیواری راه اندازی کنیم