كشتی رابینسون كروزو در هم میشكند و در جزیرهای متروك به گِل مینشیند. كروزو برای خود خانهای میسازد و یاد میگیرد كه همه كارهی خودش باشد. روزی، جای پایی را روی شنهای ساحل میبیند. آیا غیر از او هم كسی در جزیره زندگی میكند؟ در این صورت آیا دوست است یا دشمن؟
آیا پس از چند سال، سرانجام كروزو راهی برای نجات خود از این جزیره خواهد یافت؟رمان رابینسون کروزو را دانیل دفو نوشته و محسن سلیمانی ترجمه کرده است.نشر افق این کتاب را در دو قطع وزیری و جیبی چاپ کرده است. این نسخه، در قطع وزیری چاپ شده است.
دیدگاه خود را بنویسید