تعطیلات بیلی و هیولاهای فسقلی شروع شده و همگی میخواهند با هواپیما به اسپانیا بروند. فقط دو تا مشکل کوچولو وجود دارد: مامورهای بازرسی فرودگاه پشمالو را دیدهاند و شیپوری و چسبونکی هم بین چمدانها گموگور شدهاند. یعنی بیلی میتواند، قبل از پرواز هواپیما، هیولاهای فسقلیاش را پیدا کند؟
چههای درجهی یک چگونه به وجود میآیند؟
کودکی را میشناسید که همه عاشقِ او باشند و در همهی کارها درجهی یک باشد؟ معمولاً این بچهها شاگرد اول، قهرمان کاراته، بهترین دونده، با بزرگترها مودب، بیمشکل و بیدردسرند و البته، گاهی ممکن است باعث کلافگی بچههای دیگر شوند. درست مثل بیلی که وقتی میخواهد پسرخالهاش را به هیولاهای فسقلیاش معرفی کند، از او با عبارتهای بچهمثبت، خودشیرین و پُزپُزی یاد میکند.
بیلی قهرمان مجموعهی بیلی و هیولاهای فسقلی است. پسربچهای که یک زندگی معمولی داشت تا اینکه یک شب توی کشوی جورابهایش پنج هیولای فسقلی پیدا کرد. بیلی جان هیولاها را نجات داد و آنها هم قول دادند هیچوقت او را تنها نگذارند.
هر کتاب از این مجموعه یک داستان مستقل دارد و لازم نیست کتابها بهترتیب خوانده شوند. در جلد چهارم که با عنوان هیولاها در هواپیما چاپ شده است، بیلی و خانوادهاش قصد سفر به اسپانیا را دارند. علاوهبر هیولاهای فسقلی، گاس، پسرخالهی بیلی هم آنها را همراهی میکند.
بیلی از گاس خوشش نمیآید. چون تصور میکند پسرخالهاش اهل پز دادن و خودنمایی است. از سوی دیگر، او باید برای مخفی نگه داشتن هیولاهای فسقلی هم فکری کند تا بتوانند از ایستگاههای بازرسی فرودگاه عبور کنند و سوار هواپیما شوند.
زانا دیویدسون در این داستان با تمرکز بر مهارت حل مسئله نشان میدهد که بیلی چگونه برای مراقبت و پنهان کردن هیولاهایش نقشه میکشد و وقتی همهچیز طبق نقشه پیش نمیرود، چگونه واکنش نشان میدهد و تلاش میکند مشکل را حل کند.
همچنین، این نویسنده با اشاره به تفکری که «بهترین بودن» را تشویق و کمالگرایی را ترغیب میکند، زمینهای در داستان به وجود میآورد تا کودکان متوجه شوند هیچکس همهچیزتمام نیست.
خواندن کتاب هیولاها در هواپیما به ایجاد رابطهی بهتر بین همسالان، شناخت احساسات و تقویت همدلی کمک میکند و این فرصت را به والدین و معلمان میدهد که دربارهی تفاوتهای فردی با کودکان گفتوگو کنند.
دیدگاه خود را بنویسید